آزاد از قراردادهای انسانی

ساخت وبلاگ

احساس خوارشماری همه آن چیزهایی که در چشم اکثر مردم بالاترین لذت زندگی است. این احساس شگفت‌انگیز و افسون‌کننده اول‌بار در قصر سلابادسکی در دلش پیدا شد. آنجا بودکه می‌دید ثروت و قدرت و زندگی و همه‌ی آنچه مردم با کوشش بسیار در تحصیل آن می‌کوشند و در حفظ آن تلاش می‌کنند اگر ارزشی داشته باشد فقط در لذتی است که با چشم پوشیدن از آن‌ها نصیب انسان می‌شود.

این همان احساسی بود که سرباز داوطلب را وا می‌دارد تا واپسین کُپک* خود را روی پیشخان پیاله‌فروش بگذارد یا مرد باده‌پیما راهی میزند که بی علت آشکاری آینه‌ها و شیشه‌ها را بشکند، گر چه می‌داند که تا آخرین کُپک داراییش را بر سر  این کار می‌نهد. همان احساسی که انسان را به کارهایی وا می‌دارد که در چشم سنجنده مردم عادی دیوانگی است. چنانکه گویی با این کار بخواهد قدرت خود را بیازماید و اعتقاد خود را به وجود داوری توانا نشان دهد که آزاد از قراردادهای انسانی بر زندگی قضاوت می‌کند.

جنگ و صلح- جلد سوم- ص1093

*معنی کُپک را نمیدانم :(، ولی فکر میکنم معنی سکه یا همچین چیزی داشته باشد.

جسم و روح...
ما را در سایت جسم و روح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1theotherthing8 بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 1:40